24مرداد، غروب؛ افتتاحیه حسینه هنر را رفته بودم. برایم بسیار جذاب است این ایده؛ خیلیها بودند. از پدر شهید احمدی روشن و حاج سعید قاسمی و مجید شاهحسینی و سلیمی نمین تا نعمت الله سعیدی و مازیار بیژنی و محمد حسین بدری و گلریز. بچهها هم که خیلیها بودند. واقعا اتفاق خوبی بود.
دو سال قبل نوشده بودم: «آیا «حسینیه ارشاد» فایده دارد؟»؛ مهم نیست این ایده چقدر شبیه آن ایده است. ولی جای خالی چنین مجموعهای که علما، اساتید، هنرمندان و آدمهای معمولی جبهه انقلاب به صورت گسترده و به بهانههای گوناگون آنجا جمع شوند، خیلی ضربه میزد.
جلسه با شعرخوانی عرفانپور و مهدینژاد و صحبتهای جلیلی و سعید قاسمی و فیاض و سلیمی نمین و گلریز ادامه داشت (صحبتها را ببینید). اما مهمتر حلقههایی بود که در گوشه کنار به صورت غیر رسمی شکل گرفته بود. بین بچهها و اساتید و…؛ در یکی از حلقه صحبتهایی با دکتر ابراهیم فیاض داشتم. صحبتهای مفصلی بود از اندیشههای شهید مطهری، شهید بهشتی و فلسفه معاصر تا انتخابات آتی ریاست جمهوری. چند نکته کوتاه را میآورم. نکات فراوان دیگری بود که شاید جای عموم برای انتشارش مناسب نباشد. همین حرفها، بسیار تامل برانگیز است. هر کدامشان تفصیل و بحث داشت. نمیشد هم یادداشت بردارم و هم حرف بزنم. خط اصلیاش را نوشتم.
- توقف روی مطهری و بهشتی اصلا درست نیست. همانطور که نباید روی صدرا ماند.
- فردیدیها را قبول ندارم. حرفهای هایدگر، حرفهای ما نیست.
- مشایی هیچی ندارد. الکی بزرگش میکنند.
- همه آدمهای فکری قالیباف آدمهای سروشاند. همه سروشیها جذب او شدهاند.
- تنها کسی که میتواند مانع بازگشت به عقب بشود، سعید جلیلی است.
- قالیباف بیاید بازگشت به عقب است.
دکتر فیاض بعد رفت برای صحبت برای جمع:
- پیوند نسلها کار حلقههای غیر رسمی است. این حلقهها اندیشه زاست.
- اندیشهها در تمام دنیا به هم ریخته است. چون سرعت واقعیات خیلی بالاتر است.
- کسی پیروز است که بتواند تا حدی با این سرعت واقعیت را بفهمد.
- احصاء واقعیتها در این حلقهها رخ میدهد.
- وقتی دانشگاه از واقعیات میماند، هنر میتواند این کار را بکند.